حامل نور ...
سلام بر شما بزرگوارانی که مخاطب وبلاگ حامل نور هستید گفتم برای تنوع یه شعر براتون بذارم . بخشی از شعر زیبای امام خامنه ای : این شعر وصف حال عاشقی است که در هجر معشوق خود می سوزد.او در فراق یار می سوزد و از دل نگرانی ها و دل مشغولی هایی که بعد از او دیگر نمی تواند برای کسی بازگو کند همواره مینالد.از هجر وجودی که دیگر نمی تواند آمال غم و غصه او را کم و کمرنگ نماید.حالا دیگر مرحمی بر درد های نهفته خود ندارد و حالا دیگر او تنهاست... زیرا کسی نیست که او را دریابد .چون : قدر زر زرگر شناسد ، قدر گوهر گوهری ... بسم الله الرحمن الرحیم
عمری است که در بندم و زندانی خویشم ،
دل بسته راز دل طوفانی خویشم
چون زلف شکن در شکن یار ،
در پیچ و خم غصه پنهانی خویشم ،
از بخت بدم نیست دگر سوز و گدازی ،
من سرد تر از بخت زمستانی خویشم ،
مجروحم و دل خسته به پرواز شب تا ،
در حیرت کوچ از دل ظلمانی خویشم ،
آرام دل و مطمئنم از سفر خویش ،
تا در ره آن یار جمارانی خویشم ...
Design By : Pichak |