سفارش تبلیغ
صبا ویژن





















حامل نور ...

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر شما بزرگوارانی که مخاطب وبلاگ حامل نور هستید

گفتم برای تنوع یه شعر براتون بذارم . بخشی از شعر زیبای امام خامنه ای :

عمری است که در بندم و زندانی خویشم ،

دل بسته راز دل طوفانی خویشم

چون زلف شکن در شکن یار ،

در پیچ و خم غصه پنهانی خویشم ،

از بخت بدم نیست دگر سوز و گدازی ،

من سرد تر از بخت زمستانی خویشم ،

مجروحم و دل خسته به پرواز شب تا ،

در حیرت کوچ از دل ظلمانی خویشم ،

آرام دل و مطمئنم از سفر خویش ،

 تا در ره آن یار جمارانی خویشم ...

این شعر وصف حال عاشقی است که در هجر معشوق خود می سوزد.او در فراق یار می سوزد و از دل نگرانی ها و دل مشغولی هایی که بعد از او دیگر نمی تواند برای کسی بازگو کند همواره مینالد.از هجر وجودی که دیگر نمی تواند آمال غم و غصه او را کم و کمرنگ نماید.حالا دیگر مرحمی بر درد های نهفته خود ندارد و حالا دیگر او تنهاست... زیرا کسی نیست که او را دریابد .چون :

قدر زر زرگر شناسد  ،  قدر گوهر گوهری ...

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 90/7/26ساعت 4:55 عصر توسط فاطمه کریمی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak