پيام
+
دلم براي خودم تنگ شده
براي ان روزهايي که در اوج شادي در اين فضا حاضر ميشدم و با اندکي تمرکز مطلبي را براي وبلاگم مينوشتم و پست ميشد...
دلم خيلي تنگ ان روز هاييست که نميدانستم غم چيست...
نچشيده بودم از دست دادن عزيز را...
حس نکرده بودم درد تنهايي و دل تنگي را...
خسته ام خسته تر از ان که فکرش را بکنيد
هيچ وقت گمان نميکردم در استانه سي سالگي هشتاد ساله شوم....
* کميل *
101/2/3
.: ام فاطمه :.
خير مقدم {a h=hafezenoor}...حامل نور ...{/a} عزيز. جاتون خيلي خاليه. اميدوارم خدا بهتون صبر بده دعاگوتون هستم. زبان قاصره از اظهار همدردي. فقط اينقدر بگم که از غم شما و عزيزانتون، دلم پر از درد شد. انشاءالله در پناه مولامون حضرت صاحب الزمان روحي فداه، و با عنايت ايشون، زخمهاي دلتون تسکين پيدا کنند و صبر و اجري بيمثال بهتون عنايت شه. بنويسين. نوشتن بار روحي آدمو سبک ميکنه @};-
...حامل نور ...
{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} سپاسگزارم، خدا حفظتون کنه، همين که پيامي برام گذاشتين يک دنيا برام ارزشمنده، دعا کنين اروم بشه اين دل نا اروم@};-
.: ام فاطمه :.
{a h=hafezenoor}...حامل نور ...{/a} زنده باشيد حتما دعاگو هستم@};-