سلام. بالاخره با اندک! تاخير، دفتر خاطراتمون به روز شد..
کليک رنجه بفرماييد!
سلام
وبلاگ خوبي داريد....و پر محتوا
لطفا" به من هم سر بزند
آنجا كه زمينگير شده ايد آســــمان من است.....
خوش به حال اين دلتنگي دلتان.......
التــماس دعا...
او رو به گنبد طلايي طلاييه نشسته ، با اروند نجوا ميکند و خاطرات رمل هاي فکه را برايش هجي ميکند. . . :(:(:(
د ل ت ن گ م . . .
آه خدايا چه خبره تو اين مناطق جنگي که همه عالم رو هوايي مي کنه؟ واقعا ناراحتم از اين که زودتر از اينها نتونستم برم و ببينم حال و هواي اونجا رو ولي همين يه باري که رفتم همه زندگيمو عوض کرد.
اللهم الرزقنا شهاده في سبيلک....